اوکی دیگه نمیدونم چیکار کنم
نفسم بالا نمیاد دیگه
سرکار گریه کردنم مرحله جدیدی بود که قفلش باز شد شکرخدا
واقعا درمونده ام، هی میگم اوکی این اوجشه دیگه ازین به بعد بهتر میشی، ولی هی داره بدتر میشه...
یه خسته نباشید به کدبانو ها!...برچسب : نویسنده : khateratetoosi بازدید : 33 تاريخ : يکشنبه 23 مهر 1402 ساعت: 20:46
سلام من anonymous هستم!یا همون ناشناس خودمون!ناشناس طور میام،مینویسم و میرم...
نامه هایی به منِ آینده
دفترچه ی ترشحات ذهنی
2:9 , یکشنبه بیست و سوم مهر ۱۴۰۲ , anonymous
خیلی معذرت میخوام، جسارته
ولی دکمه ی "گه خوردم"ش کو؟
برچسب : نویسنده : khateratetoosi بازدید : 32 تاريخ : يکشنبه 23 مهر 1402 ساعت: 20:46
سلام من anonymous هستم!یا همون ناشناس خودمون!ناشناس طور میام،مینویسم و میرم...
نامه هایی به منِ آینده
دفترچه ی ترشحات ذهنی
4:4 , یکشنبه بیست و سوم مهر ۱۴۰۲ , anonymous
عااالی شد، ساعت دو نصف شب تو خونه جیغ بکشم و زجه بزنم، به به
برچسب : نویسنده : khateratetoosi بازدید : 29 تاريخ : يکشنبه 23 مهر 1402 ساعت: 20:46
برچسب : نویسنده : khateratetoosi بازدید : 60 تاريخ : يکشنبه 9 مهر 1402 ساعت: 1:37
دلممیخواد های های گریه کنم، با صدای بلند جیغ بکشم و گریه کنم، یه بغض خیلی سنگینی از دوهفته پیش هی داره توی دلم سنگین و سنگین تر میشه، کم کم داره راه نفسمم میبنده.
کنار آب قدم بزنمتوی تاریکی شب و بلرزم از سرما، صدای آب با هق هقام قاطی شه.
هرکاری میکنم فایده نداره، چشما خشک شدن، گریه کن زنیکه!
یه خسته نباشید به کدبانو ها!...برچسب : نویسنده : khateratetoosi بازدید : 59 تاريخ : يکشنبه 9 مهر 1402 ساعت: 1:37
پلی لیست اپنهایمر رو دارم گوش میدم اتفاقی بین آهنگام پلی شد و دیدم شتتت، همون اثر مو به تن سیخ کن رو روم داره، و باعث شد برم توی فکر، اورتینکینگ نه، فکرای جالب، انگار که قفل یه قسمتایی از مغزم یکدفعه باز شد.فقط نمیدونم فارسیش هم همینقدر جذابه یا نه. امروز روز جالبی بود، حتی طولانی، اتفاقات خاصی نیفتادن، اما انگار یه هفته بود، صبح، ناهار پختن ساعت ۷ صبح، جاست این تایم رسیدن به سرکلاس و تاخیر نیم ساعته ی استاد، لهجه ی چینیِ انگلیسی حرف زدن استاد، ارتباط یه خسته نباشید به کدبانو ها!...
برچسب : نویسنده : khateratetoosi بازدید : 54 تاريخ : يکشنبه 9 مهر 1402 ساعت: 1:37